پست‌ها

تسویه‌حساب طلاب دارالعلوم با احمد شه‌بخش

   تسویه‌حساب طلاب دارالعلوم با احمد شه‌بخش طلاب دارالعلوم مکی که همواره به خلاقیت و ذوق هنری شناخته می‌شوند، پس از آنکه دریافتند دلیل کنار گذاشته شدن صوفی رضا و فراموشی او، شیطنت‌های احمد شه‌بخش مشهور به احمد گَروک یا همان احمد کچلوک بوده، دست به ابتکاری جالبی زدند. آن‌ها با ساخت کلیپ‌های طنزآمیز، به نوعی تسویه‌حساب خود را با او آغاز کردند. یکی از این کلیپ‌ها این روزها در فضای مجازی دست‌به‌دست می‌شود و واکنش‌های زیادی را برانگیخته است.

آشفتگی اساتید دارالعلوم از مدیریت ناکارآمد

تصویر
   آشفتگی اساتید دارالعلوم از مدیریت ناکارآمد یکی از اساتید که خواست نامش فاش نشود، طی ارتباط با کانال پشت پرده مسجد مکی اعلام داشت: امسال برنامه اساتید کاملا آشفته بود. یکی از اساتید وقتی به کلاس رفت، همگان او را تمسخر کردند و گفتند امروز اینجا درس نداری  و با تمسخر گفتند: «چون پیر شدی، مجنون و دیوانه شدی.» در حالی که هیچ جوانی با حقوق ۵ میلیون حاضر نیست تدریس کند. مسئولین نالایق دارالعلوم باید قدر این پیرها را بدانند و روحیه آن ها را تضعیف نکنند، فضای دارالعلوم تبدیل شده به یک فضای آزار دهنده برای اساتید به نحوی که هیچ احساس خوشایندی برای یک استاد وجود ندارد، چه بسا که تمام فضای دارالعلوم استاد را میخورد، استادی که با ماهی 5 میلیون تدریس می کند،کدام طلبه برای آن احترامی می گذارد؟ شاگرد یک مکانیک یا جلوبندی ساز که سوادی هم ندارد در ماه بیش از 15تومان دریافت می کند.این استاد با لحنی تند گفت: "بیخود خودمان را معطل این دارالعلوم کردیم".

گلایه‌‌ای صریح از وضعیت حقوق و رفتار مدیریتی در دارالعلوم مکی

تصویر
   گلایه‌‌ای صریح از وضعیت حقوق و رفتار مدیریتی در دارالعلوم مکی اساتید دارالعلوم مکی مدت‌هاست با حقوق ناچیز و معیشت ضعیف دست و پنجه نرم می‌کنند، اما هم‌زمان شاهد ریخت‌وپاش‌ها، پارتی‌بازی‌ها و تخصیص منابع به افراد خاص هستیم. این وضع غیرقابل‌قبول است. وقتی کارکنان و اساتیدی که برای تعلیم و تربیت زحمت می‌کشند قادر به تأمین ابتدایی‌ترین نیازهای زندگی نیستند، ادامهٔ این رفتار مدیریتی خیانت به مأموریت آموزشی دارالعلوم است. رفتار مسئولینی که به‌جای شفافیت و انصاف، با زبان دستور و تهدید با اساتید برخورد می‌کنند، مایه شرمساری و برهم‌زنندهٔ نظم اخلاقی دارالعلوم است. منع اساتید از انجام امور معیشتی یا فشار برای حضور دائمی در مسجد در حالی که حقوق کافی پرداخت نمی‌شود، نمونه‌ای بارز از نگاه ارباب‌رعیتی و سوء‌استفاده از قدرت است. از بزرگان دارالعلوم خواهان اقدام فوری و قاطعیم: 1- افزایش فوری و عادلانهٔ حقوق اساتید مطابق هزینه‌های واقعی زندگی. 2- شفاف‌سازی کامل و عمومی دربارهٔ حساب های حوزه و هزینه کردهای مالی 3- پایان دادن به هرگونه فشار دستوری و تهدید علیه اساتید؛ اجازه داده شود افراد برای...

فشار مولوی ها بر روی استاندار برای ایجاد فساد در استانداری

تصویر
   فشار مولوی ها بر روی استاندار برای ایجاد فساد در استانداری اعمال فشار برخی مولوی‌ها به سرکردگی مولوی واحدبخش با همراهی حافظ اسماعیل ملازایی و مولوی عبدالمجید شه بخش بر استاندار برای تحمیل امتیازات شخصی و دریافت زمین و منازل رایگان، مصداق بارز فساد و سوءاستفاده از جایگاه دینی است. این افراد که به تخلفات گسترده در شهرداری قانع نشده‌اند، اکنون با لابی‌گری و فشار مضاعف در پی آن‌اند که همان الگوی فساد را به استانداری نیز منتقل کنند.

انتقاد شهروندان زاهدان از شورای شهر زاهدان و شهرداری

   انتقاد شهروندان زاهدان از شورای شهر زاهدان و شهرداری ویدیو: https://youtube.com/shorts/tKtVgC4RZ4k 

کباب تنورچه با گوشت جوانان اعدامی بلوچ

   کباب تنورچه با گوشت جوانان اعدامی بلوچ مولوی عبدالحمید سال‌هاست بساطی به اسم دفتر عدالت پهن کرده، کنارش هم یک کارتخوان گذاشته؛ نه برای خدمت، بلکه برای حساب‌و‌کتاب معامله‌های خون. مردمی که روزی به او اعتماد داشتند، حالا می‌بینند اعتمادشان مثل گوشت روی تنور، دود شده و رفته هوا. شیوه کار ساده است: او روی صندلی دفتر لم می‌دهد، خانواده‌های داغدار و طایفه‌های در خون غلتیده سراغش می‌آیند. اول لبخند می‌زند، بعد بی‌صدا دست دراز می‌کند؛ هر که اسکناس چرب‌تری بگذارد، «حق» از آن اوست، و طرف مقابل یا «ناحق» می‌شود یا زیر بار سرزنش خرد. این است عدالت مولوی؛ عدالتی که در ترازویش وزن پول مهم‌تر از وزن خون است. گاهی هم کسانی پا به این خانه می‌گذارند که قربانی دسیسه‌های زیردستانش‌اند: ابراهیم رودینی، عبدالمجید مرادزهی و امثالشان. اینجاست که مولوی ناگهان کر و کور می‌شود، چون خودش شریک همان سفره بوده. برای عبدالحمید هیچ فرقی ندارد قاتل چه کسی باشد؛ مسعود قنبرزهی یا هر نام دیگری. تنها چیزی که برایش سنگینی می‌کند، کیسه پول است. عدالت او همین است: معامله‌ی خون، باج به زور و حق‌فروشی به بالاترین پی...

سیر تا پیاز زندگی صوفی رضا و دلایل کنار گذاشته شدنش از بادیگاردی مولوی عبدالحمید

تصویر
   سیر تا پیاز زندگی صوفی رضا و دلایل کنار گذاشته شدنش از بادیگاردی مولوی عبدالحمید صوفی رضا روزگاری با دلی پاک و بی‌ریا، بدون هیچ توقع مادی، کنار مولوی عبدالحمید بود. به دلیل هیکل درشت و قدرتش، مسئول بادیگاردی و محافظت از او شد. اگرچه وضعیت مالی خوبی نداشت، هرگز به پول‌های مولوی عبدالحمید چشم ندوخت و خالصانه خدمت می‌کرد. اما با افزایش بی‌رویه ثروت اطراف مولوی عبدالحمید، احمد گَروک (کچلوک) و دار و دسته‌اش صوفی رضا را به بهانه «غریبه و غیرقابل اعتماد بودن» کنار زدند و خودشان کنترل فضا را به دست گرفتند. این فشارها و تهدیدها به وخامت حال او دامن زد. مولوی عبدالحمید می‌گوید صوفی رضا به دلیل بیماری کنار رفت، اما واقعیت این است که سال‌ها پیش از بیماری، او را طرد کرده بودند. حتی پس از وفاتش، یاد او کمتر در سخنرانی‌ها آمد و جایگاهش از سوی برخی مولوی ها کمتر قدر دانسته شد، در حالی که افراد مرفه و پولدار مورد ستایش بیشتری قرار گرفتند. تنها پس از اعتراض یکی از حضار پس از نماز جمعه، نام صوفی رضا نیز ذکر شد. این ماجرا تصویری تلخ از دنیای اطراف مولوی عبدالحمید نشان می‌دهد: هرچه پولدارتر، نز...